به گزارش شهرآرانیوز؛ وقتی رضوی عاشور، در سال ۲۰۱۰، رمان «طنطوریه» را به انتشارات «دارالشروق» در مصر میسپرد، گمان نمیکرد با این استقبال گسترده مواجه شود. عاشور، در مصاحبهای، از انگیزههایش، مسئله اشغال و اساسا نوشتن بحث کرده است که اسماء خواجهزاده، مترجم کتاب «طنطوریه» به فارسی، آن را برگردانده و وبگاه «شهرستان ادب» منتشر کرده است. آنچه در ادامه میآید بخشی از این گفتوگوست.
اجازه بدهید با رمان آخرتان، «طنطوریه»، شروع کنیم. چرا الان طنطوریه؟
طنطوریه به روستای «طنطوره» منسوب است که در ساحل فلسطین واقع شده و بیست کیلومتر از شهر حیفا فاصله دارد و اهالی آن در مه ۱۹۴۸ مورد هجوم شدید گروههای صهیونیستی قرار گرفتند و از روستایشان دفاع کردند و شجاعانه درمقابل آن حمله بیرحمانه ایستادند، اما، ازآنجاکه نیروهای صهیونیستی به انواع سلاحها مجهز بودند، معرکه با شکست مقاومان پایان یافت و قتلعام بزرگی در این روستا رخ داد و مردمش را کوچ دادند. [..]رمان درباره زنی از روستای طنطوره است و زندگی او را از کودکی دنبال میکند.
او، بعد از مشاهده آن کشتار، از روستا خارج شده و من او را در سفرش به سرزمینهای مختلف، به جنوب لبنان و اقامت در صیدا و بعد بیروت و بعدش خلیج و سپس اسکندریه و بازگشت به صیدا، دنبال میکنم. این رمان روایت چند نسل بوده و آمیزه تخیل و مستندات و حوادثی کاملا واقعی است. مثلا، وقتی درباره گذشته این زن حرف میزنم درباره طنطوره سخن میگویم، درباره روستای معین و شناختهشدهای در تاریخ و جغرافیای فلسطین [..].
چرا حالا به موضوع فلسطین پرداختهاید؟ بعد از گذشت سالهای طولانی از رابطهتان با فلسطینیها؟
من به اشکال مختلف به قضیه فلسطین پرداختهام. اما این متن قانونی دارد، چون تو تصمیم میگیری تحقیق یا کتابی درباره موضوعی بنویسی، اما نمیتوانی تصمیم بگیری در یک لحظه تعیینشده رمانی درباره موضوعی بنویسی، چون رمانها مثل جنیان ــانتظارشان را داشته باشی یا نداشته باشیــ ظاهر میشوند.
من انتظار داشتم یک روز چیزی بنویسم که آن را رمانم درباره فلسطین بدانم و این کار را دوست داشتم و منتظرش بودم. وقتی اولین جملههای رمان به ذهنم رسید، فهمیدم این رمان را شروع خواهم کرد، و عموما، وقتی اولین جمله با ریتم معینی پیدایش میشود، تمام رمان پشتسرش میآید.
وقتی دست به نوشتن بردم، خیال میکردم کار چهار یا پنج سال از من زمان خواهد گرفت، اما بعد غافلگیری اتفاق افتاد! گویی این تأخیر رخ داده بود، چون رمان در طول عمرم درون من نوشته میشد؛ یعنی داشتههای شناختی و احساسات من درقبال موضوع درون من آماده بودند. درنتیجه، وقتی نوشتم، [..]رمان را درعرض ۱۰ ماه نوشتم؛ و این عجیب بود، چون در زمانی دور از انتظار رمان را تمام کردم.
فلسطین همیشه در رمانهای شما وجود داشته، گاه بهشکل نمادین و گاه گذرا. چرا اینبار این موضوع را مستقیما برای نوشتن رمان «طنطوریه» خود انتخاب کردید؟
فلسطین و نزاع عربی-اسرائیلی با قدرت در تاریخ معاصر ما، تجربه نسل من و نیز تجربه شخصیام حضور دارد؛ و این مسئله توضیح میدهد چرا در رمانهایم به آنها میپردازم. من چند سال قبل از «طنطوریه»، کتاب «اطیاف» (۱۹۹۹) و «قطعة مِن أوروبا» (۲۰۰۳) را نوشتم، و مختصرا به موضوع پرداختهام، اما فکر میکنم این حضور به متون دیگری که به این موضوع نمیپردازند هم کشیده میشود، هرچند در این حالت همچون خیال بیرون از نص باقی مانده و تنها اندکی از معنای خود را به متن بخشیده و شاید شکل و مسیر متن را تفسیر کند.
در «طنطوریه» تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم، روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالیاش اخراج [شدند]و خانههایشان ویران شد. رمانْ مسیر رقیه و خانوادهاش را طی نیم قرن بعد از نکبت ۱۹۴۸ تا سال ۲۰۰۰ روایت میکند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی میرود.
چرا «طنطوریه»؟
شاید، چون سالها بود میخواستم درباره «نکبت» بنویسم و حالا که دیگر شصتسالگی را رد کردهام میخواستم قبل از مرگ خواستهام را برآورده کنم. انگیزه اصلیْ پیچیده است. شاید این رمان جوابیهای بهشیوه رماننویسان به گفتمان رسمیای باشد که میگوید ساحل فلسطین (منظورم عکا و حیفا و یافا و لد و ... است) به «اسرائیل» تبدیل شده و ما میبایست این مسئله را بپذیریم.
در رمانهای شما نمونه زنِ کوچدادهشده تکرار میشود. چرا شما این دغدغه را دارید؟ و این مسئله در «طنطوریه» تا کجا رشد کرده؟
نمونههایی ازاینقبیل و نمونههای دیگرِ زنان یا مردانی که در مکان خود ریشه دارند وجود دارد. شاید نمونه شخصیت کوچدادهشده بهایندلیل توجهت را جلب کرده که یکی از ویژگیهای بارز جهان ما بهشمار میآید. حتی ادوارد سعید بخشی از نوشتههایش ــمشخصا، در کتاب «صور المثقف»ــ را به روشنفکرِ کوچدادهشده اختصاص داده است. درهرحال، من فکر میکنم بیشتر شخصیتهای من گرفتار غربتاند. اما اینکه در این رمان تاچهحد رشد کرده ارزیابیاش با خوانندگان است.